چند پرسش از بحث ذاتی و عرضی و کلیات پنجگانه و پاسخ آن - قسمت اول
مایع بودن-جسم سیال برای آب کدام یک از کلیات پنج گانه است؟ جنس قریب و فصل آب کدامند؟
پاسخ :
سیالیت برای آب، «عرضی» است. اما تشخیص جنس قریب و فصل قریب برای یک شیء بسیار دشوار است. اینکه می گویند «حیوان» جنس قریب و «ناطق» فصل قریب انسان است، همراه با مسامحه بسیار جدی است. از این رو تشخیص جنس قریب و فصل قریب آب بسیار دشوار است و ابن ســـــــینا و فارابی به دشواریِ شناخت ذاتیات اشیاء اعتراف کرده اند. (لازم به ذکر است که وظیفه ی منطق، ارائه ی تعریف برای همه مفاهیم نیست، بلکه منطق، قواعد و شرایط تعریف و اقسام تعریف و همچنین اعتبار و قوت تعاریف منطقی را بیان میکند و ارائه ی تعریف منطقی درست از یک مفهوم، مستلزم آگاهی از تعریف آن مفهوم از دیدگاه و منظر اندیشمندان و متخصصان آن رشته می باشد.)
پرسش :
آیا زمانمند بودن یا مکان داشتن یا دارای وزن بودن برای جسم عرض خاص است؟
پاسخ :
زمانمند بودن، مکانمند بودن و دارای وزن بودن نیز عرض خاص برای جسم اند، اما اینکه عرض لازم است یا مفارق، بستگی به این دارد که جسم را در طبیعیات چگونه معنا می کنند و زمان و مکان و وزن را برای جسم لازم می دانند یا غیر لازم؟ که در این صورت عرض لازم یا مفارق بودن آن مشخص می گردد.
پرسش :
تحرک برای انسان و حیوان و گیاه عرض عام است یا خاص؟
پاسخ :
پاسخ به این سؤال بستگی به این دارد که تحرک را دقیقاً به چه معنایی در نظر بگیریم: اگر «تحرک» را به مفهوم عام و گسترده ی هر نوع جابجایی در نظر بگیریم، برای حیوان، انسان و گیاه، «عَرَض عام» محسوب می شود؛ چرا که برخی اجسام نیز به دلایلی دارای چنین تحرکی هستند. اما اگر منظور از تحرک، «راه رونده» باشد، این معنا برای موجوداتی محقق می گردد که دارای اراده می باشند و لذا در این صورت مفهوم مورد بحث، برای حیوان، «عرض خاص» و برای انسان، «عرض عام» به حساب می آید. روشن است که گیاهان این صفت را نخواهند داشت تا ذاتی یا عرضی بودن آن را تعیین کنیم.
پرسش :
آیا اراده برای انسان ذاتی است یا عرضی؟ با توجه به این که ذاتی یا باید جنس یا فصل آن چیز باشد می توان گفت عرضی است. ولی عده ای می گویند چون حساس یعنی متحرک بالاراده و آن هم فصل حیوان است پس ذاتی است .
پاسخ :
اراده برای انسان «عرض عام » است. علت ذاتی نبودن اراده برای انسان از این قرار است که؛ هرچند اراده از شئونات نفس ناطقه آدمی است، ولی چنین نیست که به تنهایی فصل انسان به شمار آید(اراده نه فصل انسان است و نه جنس آن). این نکته در مورد فصل بعید آن نیز جاری است به این معنا که اراده به تنهایی فصل حیوان نیز نمی باشد؛ بلکه به انضمام ِمفاهیم دیگری چون «متحرک» و یا «حساس»، نقش فصل را ایفا می نماید.
پرسش :
متحرک بالاراده نسبت به حیوان کدامیک از کلیات خمس محسوب می شود و رابطه ان با حساس بودن کدامیک از نسبت های چهارگانه را تشکیل می دهد.
پاسخ :
متحرک بالاراده فصل حیوان است زیرا در واقع مدلول آن دقیقا همان مدلول حساس است.( در حقیقت در مورد فصل حیوان از دو لفظ متعدد برای یک مدلول واحد استفاده شده است. پس نسبت «تساوی» برقرار است.
پرسش :
چرا شیهه کننده را در کتاب برای اسب فصل گرفته اید در حالی که در بعضی کتب و همچنین در پاسخ تمرینات عرضی گرفته شده است؟
پاسخ :
پیدا کردن «فصل» برای ماهیات مختلف کار بسیار دشواری است ، حتی برای انسان که آورده اند فصل آن ناطق است ، فصل حقیقی آن نمی باشد؛ بلکه فصل منطقی آن است! در مورد اسب هم «صاهل بودن» عرض خاص لازم آن است ولی از تنگنای قافیه و جهت تفهیم مطلب گاهی عرض خاص را در جایگاه فصل می نشانند. نویسنده کتاب منطق هم از این منظر صاهل بودن را فصل اسب معرفی کرده اما در پاسخنامه که متعلق به کس دیگری است و برای مولف کتاب نیست به دیده اغماض ننگریسته و صاهل بودن را برای اسب عرض خاص معرفی کرده... البته همچنانکه فرمودید کتاب اشکالات زیادی دارد که ما برای تغییر و اصلاح آن تلاش های زیادی را ترتیب داده ایم که متاسفانه تا کنون نتیجه بخش نبوده است.
منبع: http://www.falsafe.medu.ir